Radio Saraziri - رادیو سرازیری
By Masoud Daneshvar
Radio Saraziri - رادیو سرازیریJul 07, 2021
قسمت سوم- خانه من کجاست
مهمترين فضا و موقعيتي كه ميتونه بي واسطه و بي شيله پيله بيانگر شخصيت هرآدمي باشه خونشه. ادمها خونه خودشون رو اونجوري كه هستن ميسازن. مهم نيست كه اين خونه كجاست و چند متريه، حياط و تراس داره؟ يا بضاعتش يك پنجره رودررو با خونه ي روبروييه. هرخونه يك قلب دارد ...
موسیقی های استفاده شده در این قسمت به ترتیب عبارتند:
1- تیتراژ ابتدایی سریال خانه سبز – آهنگساز بهرام دهقانیار
2- خونه ما – آهنگساز و خواننده مرجان فرساد
3- خانه مادری- موسیقی فیلم مادر – سازنده ارسلان کامکار
4- مورچه داره – خواننده مونالیزا
5- دودوک نوازی علیخان صمدف
6- موسیقی متن فیلم عصر کولیها – آهنگساز گوران برگوویچ
7- من نوشتم بارون – آهنگساز فریبرز لاچینی – خواننده سیمین غدیری
8- دریا – آهنگساز و خواننده نیاز نواب
9- آواز شب – گروه دنگ شو
10-دویدم من – سحر نظام دوست
11-خانه بردوش – گروه پالت
12-خونه – آهنگساز فرخ آهی – خواننده ابی
قسمت دوم- جنگ
قسمت اول- وِلات
فیلم سیتی آو گاد اینجوری شروع میشه که راکت شخصیت اصلی فیلم، توی یه کوچه بین جماعت گنگستر و پلیسها گیر میکنه. می خواست مرغ فراری گنگسترها رو بگیره که پلیسها از ته کوچه پیداشون شد. همونجوری که با ژست دروازه بانی که منتظر پنالتیه واستاده تو کوچه، دوربین دورش می چرخه و اون و پلیسا و گنگسترا رو می بینیم. روی این تصویر در حال چرخش اولین دیالوگ فیلم شروع میشه. راکت می گه: یه عکس می تونه زندگی منو عوض کنه، ولی تو شهر خدا اگه فرار کنی گیرت می ندازن. اگه بمونی هم باز گیر میفتی. اینجا همیشه اینطوری بوده. حداقل از زمان بچگی من.
بعضی وقتا که ایمان خاطرات ولات رو تعریف می کنه، من یاد این سکانس می افتم. اونطور که پسرخاله ایمان می گه، اگه ایمان توی اون فضا می موند و یه روزی از ولات نمیومد بیرون، الان یا یه آدم شلاق به دست بود یا تفنگ به دست. ولی ایمان هم مثل راکت، شهر خدا رو ول کرد و ول نکرد.
قسمت نیم- تو خیلی دوری
سايه توي يك مصاحبه اي تعريف ميكنه كه وقتي كه ميره زندان چاووش تعطيل ميشه و هر كدوم از اعضا چاوش به يه سمتي ميرن. روز اولي كه از زندان برميگرده لطفي مي ياد پيشش و.... به اینجا كه ميرسه ده ثانيه مكث ميكنه و براي چند ثانيه انگار ميره يه جاي ديگه. نفسش رو ميده بيرون و ادامه ميده كه لطفي نشست توي باغچه ساز زد و بعدش رفت و با خانم جديدش برگشت كه سايه ببيندش و بعد هم رفت ايتاليا. آخرش ميگه: رفت و آمد و رفت و نيامد