راشویتز-Rashwitz

در پامپ ترین حالت خود دامپ بودن را تجربه کردم، فروختم تمام حرص و‌هوس‌هایم را.

خوش اومدی به رویاخانه‌ی راشویتز

اول‌ نور بود، یا تاریکی؟
اصلا اگه‌تاریکی‌ بوده باشه چطور اسمش تاریکی شد وقتی روشنایی نبود،
اول خیر بود یا شر؟
اول کوچکتر وجود داشت یا بزرگتر؟
اول دوستی یا دشمنی؟
اول تنهایی یا جمع؟
اول بودن یا نبودن؟
اول منفی یا مثبت؟
اصلا منفی یا صفر یا مثبت؟
دنیا با تضادها خودشو تکمیل میکنه، بودن بدی لازمه، بودن منفی‌ها تاریکی‌ها و ... لازمه تا محرکی باشه واسه رسیدن‌ و یا فهمیدن تضادش، حتی فهمیدن خودش.
ما به تنهایی تعریف نمیشیم، با هم در کنار هم تعریف میشیم،
اگه کسیو که شناس باشه نبینیم میگیم ندیدیم، نمیگیم وجود نداره.
اصلا زندگی کردن در کنار مرگ معنی پیدا میکنه، اگه مرگ نبود زندگی‌کردن یعنی چی؟
اگه زندگی نبود مرگ یعنی چی؟
پوچی‌‌ در کنار وجود همه چی‌معنی پیدا میکنه و‌ همه چی در کنار پوچی...
بگذریم،
شما عاشق نور باش، من عاشق تاریکی

ممنون از دوستان عزیزم، معین کنعان، آلاله عباسپور، محمدحسین دهقان، آیدا عظیمی و ممنون از شما که ذهن و فکرتون رو به راشویتز قرض میدید و با راشویتز همراهید.دم همتون گرم❤️

اماده شو بریم یه چندکیلومتر مونده تا کیلومتر ماشین صدهزار بشه.
سریع اماده شدم رفتم پایین جلوی در بود،
سوار شدم زدیم به دل جاده، جفتمون عاشق رانندگی و ‌موزیک شنیدن توی شبیم، جاده سرراست پا رو گاز رفتیم، ۹۹۹۹۸ کیلومتر، دوربین گوشی روشن رو کیلومتر، سرعت هم ۱۰۰ کیلومتر،
هر مسیر سرراستی خلاصه یه پیچ داره،
عاشق رند کردنهاییم.
شاید شاید به رندی نرسیم ولی خب مسیر رندی رو‌ خوب یاد گرفتیم،
هر رندی خودش رندی داره خلاصه دنیای اعداد حقیقی، بینهایت عدد بین هر عددی داره.
خلاصه رندی ندیدیم،

روایتهای سیال راشویتز، راشویتز رو در اینستاگرام و‌توییتر و تلگرام و همه اپهای پادگیر میتونین دنبال کنین. حس خوب و انرژی مثبت واسم اینه که ذهنو فکرتون رو مدتی به روایتها بسپارین.

روایت غیر خطی چند ماجرای خطی.این قسمت از دو بیت شاعر عزیز، محمدسعید عرفانی منش استفاده شده و ممنون از آرام بیانی عزیز که راشویتز رو در این قسمت همراهی کرد.

این فصل با روایتهایی ادامه میدیم، که به نوعی هم وابسته به هم هستن، هم مستقل. سهمی از این داستان برای شماست.نویسنده این چند قسمت: راشویتز

این قسمت از خواب و رویامون میگیم.
دوستای خوبی برای تکمیل این قسمت لطف کردند و بی تعارف از خوابهاشون گفتن.
مرسی از همه شما رفیقای نازنین راشویتز
رفقای این قسمت
محمد ب، سحر ا، آرتا ا، فریناز خ، علیرضا ز، فاطیما ش،صائب ق، آنا گ، امیرحسین ن، هانیه ف.
موسیقی پایانی این قسمت از بانوی هنرمند آیدا ع
این قسمت رو در تمام اپهای پادگیر و کانال تلگرام هم میتونید بشنوید.
اگه از شنیدن راشویتز لذت بردید خوشحال میشم به دوستای خوبتون هم معرفی کنین.
موسیقی‌های این قسمت رو به زودی در کانال تلگرام هم قرار میدم.
دوستدار شما راشویتز
آبان ۱۳۹۹

این قسمت با پیغام‌های زیبای شما ساخته شد، یه مرور بیست دقیقه‌ای میکنیم به چیزهایی که واسمون‌ نوستالژی بوده، مسلم فقط اشاره به قسمتی از اون حس‌ها بوده، امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید

به یک جریان سیال ذهن گوش می‌کنید.

قسمت آخر داستان ادای احترام اثر نادین گوردیمر و میشنویم یه مروری میکنیم به برودکست‌های منتشر شده راشویتز و ...

حالت چطور است؟
---
تو راشویتز هشتم، قسمتهایی از تنظیم کار قدیمی رفتم که رفتم اجرای نویزتراپی و قطعه شعری از مرتضی لطفی با خوانش زیبای مهسا نیکراه استفاده شد.
امیدوارم از شنیدن این قسمت لذت ببرید.

وقتی ذهن کوچکت را از دست میدهی، زندگیت را آزاد میکنی

ای دل غمدیده حالت به شود، دل بد مکن

خیلی چیزامو از دست دادم ولی رویامو نه

من در رویای خود انسانی میبینم

پاییز را باید زندگی کرد.

موسیقی متن از هادی پاکزاد(یادش گرامی) - هارمونی زرد،امیدوارم از شنیدن این قسمت برودکست لذت ببرید و راشویتز راهش و به دل و ذهنتون باز کرده باشه.